کوروش زارعی که اغلب او را در نقش لاوی برادر درستکار یوزارسیف در سریال یوسف پیامبر میشناسند، بازیگر و کارگردان سینما، تئاتر و تلویزیون است که از سال ۹۵ مدیریت کل هنرهای نمایشی حوزه هنری را بر عهده دارد.
به گزارش روابط عمومی حوزه هنری به نقل از روزنامه جوان؛ کوروش زارعی که اغلب او را در نقش لاوی برادر درستکار یوزارسیف در سریال یوسف پیامبر میشناسند، بازیگر و کارگردان سینما، تئاتر و تلویزیون است که از سال ۹۵ مدیریت کل هنرهای نمایشی حوزه هنری را بر عهده دارد. وی همچنین مدیرکل مرکز هنرهای نمایشی در عرصه تئاترهای کشور است؛ هنرمندی که معتقد است باید برای نسلهای آینده هنر ایرانیواسلامی نیروهای خوب تربیت کرد. با او درباره تئاتر بچههای مسجد گفتگو کردهایم.
تئاتر بچههای مسجد چطور شکل گرفت؟
این برمیگردد به قبل از انقلاب؛ یعنی دهه ۵۰. گروههای انقلابی و مذهبی که دغدغه دین داشتند و خیلی از آنها در جریان انقلاب بودند، جنبشی تحت عنوان هنر در مسجد را شروع کردند که فقط به تئاتر ختم نمیشد و هنرهای تجسمی، شعر، نمایش و... را هم در بر داشت. بچههای حزباللهی دور هم جمع شدند و در مسجد جوادالائمه پایه کارهای هنری را گذاشتند که به مساجد دیگر هم تسری پیدا کرد تا اینکه انقلاب به پیروزی رسید و حوزه هنری تشکیل شد و بچههایی که در مسجدها کار میکردند جذب حوزه هنری شدند و واحدهای هنری را تشکیل دادند که به عنوان پایگاه هنر انقلاب در حوزه هنر و اندیشه اسلامی شروع به فعالیت کردند.
پس چرا تا سالها این جریان مسکوت ماند؟
پس از انقلاب تشکیلاتی برای هنرمندان انقلابی تحت عنوان حوزه هنر و اندیشه ایجاد شده بود که بچههای مسجد میتوانستند کار کنند و با آزمون و خطا وارد جریان حرفهای بشوند، اما کم کم جریان بچههای مسجد زیرسایه حرفهایگری فراموش شدند تا سال ۷۳ دوباره جریان بچههای مسجد در هنر و ادبیات شروع شد. یعنی مسئولان حوزه هنر به این نتیجه رسیدند هنرمندانی که جذب هنر شدند، بچههای مسجد بودند و امروز این عرصه خالیست و کسی نیست که با تفکر و دیدگاه مسجدی تقویت بشود. برای همین حوزه ادبیات و تئاتر را به راه انداختند و خیلی خوب هم این جریان پیش میرفت به طوری که در عرصه تئاتر بعد از جشنواره تئاتر فجر و جشنواره مقاومت داشت به جشنواره سوم تبدیل میشد تا به جایگاه خوبی برسد. طی ۱۲ دوره جشنواره بچههای مسجد به رشد خوبی رسیده بود و همه تئاتر ایران پذیرفته بودند که این جریان نوظهور جای خود را در تئاتر کشور باز کند و هنرمندان تراز اول داور جشنواره ما میشدند مانند علی نصیریان و امین تارخ، اما با تغییر مدیریت حوزه هنری و سپس مدیر وقت هنرهای نمایشی این جریان متوقف شد. درحالی که جریان بچههای مسجد خوب شناخته شده بود و بالغ بر ۱۳ جلد نمایشنامههای خوب توسط نویسندههای مطرح کشور که عمدتاً پرورش یافته مسجد بودند، چاپ شده بود تا سال ۹۵ کار متوقف شد. من سالها کارمند حوزه هنری بودم و به شکل جدی پای کار بچههای مسجد ایستادم تا جریان متوقف شده را باز به تکاپو بیندازم، چون میدانستم هنرمندان خوب و متعهدی از این بچههای مسجد رشد پیدا کردند و ظرفیت خوبی دارند و جای این جریان را در حوزه هنری خالی دیدم. آقای مؤمنی هم تأکید بر ادامه کار داشت. من هم اولویت اولیه را به تمام استانها اعلام کردم و ظرف دو سال دفاتر بچههای مسجد را راهاندازی کردیم. مشکل نمایشنامه داشتیم برای همین نمایشنامهنویسان جوان و توانا را گرد هم آوردیم و به آنها متن دادیم و نمایشنامهها را به استانها ارسال کردیم و جشنواره سیزدهم را سال بعد کلید زدیم و سال بعد هم جشنواره چهاردهم اتفاق افتاد.
در دوران کرونا کار به ناچار دوباره متوقف شد؟
البته در این دو سال نتوانستیم جشنواره داشته باشیم، ولی برای اینکه کار متوقف نشود بحث آموزش را به صورت جسته و گریخته در استانها دنبال کردیم و مسابقه نمایشنامهنویسی گلدستهها را راه انداختیم که ۶۸ نمایشنامه از بین ۳۴۰ اثر انتخاب کردیم. امسال هم دومین دوره مسابقات را برگزار کردیم که نزدیک به ۳۷۰ اثر ارسال شد و مجبور به تمدید شدیم که فکر میکنم تا آخر این ماه آثار ارسالی به ۵۰۰ اثر میرسد. میخواستیم تولید محتوا داشته باشیم تا بعد از کرونا مشکل نمایشنامه نباشد. فراخوان تولید دادیم تا استعدادیابی کنیم. ۳۰۰ گروه از سرتاسر کشور اعلام آمادگی کردند. انشاءالله بتوانیم خون تازهای پس از کرونا در رگهای بچههای مسجد راه بیندازیم.
با کانون مساجد وزارت ارشاد هم همکاری دارید؟
بله تفاهمنامهای امضا کردیم تا همافزایی و مشارکت باشد و برای یک هدف مشترک بتوانیم دامنه کار را وسعت بدهیم. نوجوانان و جوانان را در عرصه هنرهای نمایشی مساجد شناسایی و کار کنیم. اخیراً هم شورایی در مرکز هنرهای نمایشی تشکیل دادیم تا با همکاری هم طرح جامع سه ساله بچههای مسجد را در سه فاز تنظیم کنیم تا کسی که بعد از ما میآید بداند باید این سه پروسه را طی ۹ سال پی بگیرد تا نتیجه نهایی که هم آموزش، هم اندیشه و ایده است به بار بنشیند و یکسری نیروی انسانی متعهد و حرفهای تربیت کنیم که در راستای اهداف نظام جمهوری اسلامی و حوزه هنر اثر تولید کنند و بدنه حرفهای آن از بچههای مسجد باشند. البته نمیگویم که کارهای تولیدی امروز با فرهنگ ایرانی و اسلامی همخوانی ندارد، اما به هرحال هنرهای نمایشی آن چیزی نیست که متولیان امر و مردم راضی باشند. ما باید نیروسازی کنیم و هنرمندانی مطابق با فرهنگ ایرانی و اسلامی تربیت کنیم.
تفاوت تئاتر بچههای مسجد با دیگر تئاترهای کشور چیست؟
بزرگترین تفاوت این است که تئاتر بچههای مسجد به سراغ مخاطب و بین مردم میرود. سالهاست برخی از هنرمندان میگویند تئاتر برای همه است درحالی که باید گفت عملاً تئاتر برای همه نیست؛ بلکه تئاتر برای تئاتر است ولی در مسجد تئاتر برای همه اقشار است نه یک گروه خاص. ما تئاتریها تولید تئاتر برای خودمان داریم درصورتی که تئاتر برای مردم است. تئاتر ما تئاتر مردمی نیست. ما نتوانستیم در این ۴۰ سال تئاتر را برای مردم جا بیندازیم. فاصله داشتیم، اما در مسجد این فاصلهها را میشکنیم و تئاتر را برای کسانی اجرا میکنیم که اغلبشان تئاتر را ندیدند و با تئاتر خوب و مردمی میتوانیم آنها را علاقهمند کنیم. در مشهد نمایشی را در حاشیهایترین نقطه و سالن ورزشی غیراستاندارد روی صحنه بردیم. شبی ۲ هزارو ۵۰۰ تماشاگر داشتیم که با علاقه میآمدند. با این شکل از کارها نیروی انسانی تئاتری تولید میکنیم. تئاتر مسجدی ساده است؛ تنها بازیگر، کارگردان، متن و مخاطب این تئاتر را تشکیل میدهند. در واقع یک شکلی از تئاتر محیطی است که در مسجد اجرا میشود و مکانی برای آزمون و خطای نوجوانان و جوانان است تا تجربه کنند؛ جریانی که میتواند در آینده خدمت بزرگی به تئاتر ایران کند.
چطور شد به فکر چاپ کتاب در این باره افتادید؟
یکی از کارهای ارزشمند مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری، پژوهش و تجربهنگاری است. نزدیک به دو دهه فعالیتهای خوبی انجام شده است که ثبت و ضبط نشده و حیف است این کارها گردآوری نشود. برای همین درصدد برآمدیم تا همه اتفاقات به صورت کتابی دربیاید و در معرض دید و استفاده علاقهمندان قرار بگیرد. این کتاب به متولیان حوزه هنری و هنرمندان جریان تئاتر مسجد و عموم کمک میکند تا اطلاعات خوبی کسب کنند. یک پروسه یکساله در نظر گرفتیم تا کتاب مورد استفاده بشود. قبل از مسابقه نمایشنامهنویسی گلدستهها شش مجموعه از نمایشنامهها چاپ شده و ۶۸ نمایشنامه دیگر در قالب ۱۷ جلد دیگر هم زیر چاپ است که فایل آن در اختیار بچههاست. در دوره جدید نمایشنامهنویسی انتظار ما این است که ۷۰ تا ۸۰ عنوان نمایشنامه دیگر به این مجموعهها اضافه شود تا مشکل نمایشنامه نداشته باشیم.
موضوع نمایشنامههای مسجدی همه مذهبی و تاریخی است؟
البته همه مذهبی است، اما مسائل را امروزی کردیم اعم از اجتماعی، کمدی و حتی سیاسی. سعی کردیم موضوعات مختلفی را به روز بیاوریم. تنوع زیادی است تا سلایق مختلف را بپوشانیم که با اجرایی کردن فاز اول طرح جامع سه سال بچههای مسجد را که آموزشی است، آغاز کردیم. این طرح شامل آموزش و پرورش و تربیت، تولید و ترویج است که هرکدام دستورالعملهای خودش را دارد.
بازخوردها چگونه بود؟
در دو دههای که جریان تئاتر بچههای مسجد متوقف شد به پیکره هنر و هنرمندی صدمه زد حتی به تئاتر، چون تئاتر هنری متعهد است و ما نیروی خوب تربیت نکردیم. راهاندازی مجدد این جریان باعث خوشحالی نوجوانان و جوانان شد، چون خیلی از آنها علاقه به تئاتر دارند ولی انجمنهای نمایش و تشکیلات تئاتری کشور آنها را نمیپذیرند ولی تنها مأمن این بچهها، جریان تئاتر بچههای مسجد است. خانوادهها هم خوشحال شدند، چون هم استعدادیابی برای بچههای آنها شد هم خیالشان راحت شد که در مسجد و محلی امن و سالم به سر میبرد. ما هم در حوزه هنر استعدادهای جدیدی کشف کردیم. هنرمندان خوبی که از بین بچههای مسجد بودند. مرحوم سلحشور بچه مسجدی بود که اصحاب کهف و یوسف پیامبر را ساخت. اینکه بعضی از روشنفکرنماها معترض هستند که جای تئاتر مسجد نیست باید گفت میتوان در مسجد هنرمندان توانا و متعهدی که عرق ایرانی- اسلامی دارند، تربیت کرد.
شما هم خودتان را هنرمند مسجدی میدانید؟
بله من بچه مسجدی هستم. زمانی که انقلاب پیروز شده بود، شش هفت سال داشتم. شب و روزم در مسجد میگذشت و در مناسبتهای مختلف در مسجد و مدرسه تئاتر داشتیم. یادم است پشت وانت مینشستیم و با بلندگو در روستاها میرفتیم و میگفتیم امشب فلان ساعت در مسجد تئاتر داریم و تبلیغ میکردیم. مردم هم میآمدند از این سرگرمی لذت میبردند. یک مدت هم جهاد سازندگی واحد فرهنگی داشت که آنجا کار میکردم. من از مسجد و بعد مدرسه کار تئاتر را شروع کردم. من زادگاهم میناب در هرمزگان است. از مسجد جامع پاکو که امروز مسجد امام نام دارد فعالیتم را شروع کردم. تا پایان دوران نوجوانی آنجا بودم، بعد به قم رفتم و هر اتفاقی به لحاظ حرفهای برای من افتاد در قم بود. گروه تئاتر آیین داشتیم که هنوز هم در کنار هم هستیم و کار تئاتر انجام میدهیم. وقتی از من میپرسند اهل کجا هستید باافتخار میگویم هرمزگانی-قمی هستم.
انتهای پیام/
نظر شما